اگر شود همه عالَم ز کافران تاریک، نگیرد آینه کبریاش گردی زآن
به جنب او دو جهان قطرهای است از دریا، چه کم شود چه زیادت ز قطره باران ...
زهی کمال خدایی که صدهزار عقول، ز فهمکردن او ماندهاند سرگردان ...
بدان که عقل تو یک قطره است و قطره آب، چگونه فهم کند کُنهِ بحر بیپایان ...
از آن شراب که در جام مخلصان ریزی، به جان پاک محمّد که قطرهای بچشان
تو میزبان بهشتی و من رسیده ز راه، فرو مبند درِ خُلْد کآمدم مهمان
(از: عطار نیشابوری) (+)
پوست نارنگی در چشم چکاندن!...
برچسب : نویسنده : mnarengeea بازدید : 47