«أسماء بنت عُمیس گوید: در آخرین لحظات زندگی حضرت فاطمه (سلاماللهعلیها) حضور داشتم. آن بانوی بانوان عالَم غسل کرد، لباسهایش را عوض کرد و در گوشه منزل به راز و نیاز مشغول شد. پیش رفتم تا از نجواهای آن بزرگوار با حضرت حق آگاه باشم. فاطمه را دیدم که رو به قبله نشسته و دستها را به سوی آسمان برده و با کمال خلوص زمزمه میکند: إلهي و سَیّدي أسئلُکَ بِالّذینَ اَصطَفَیتَهُم و بِبُکاءِ وَلَدَیَّ في مُفارِقَتي اَن تَغفِرَ لِعُصاةِ شیعتي و شیعةِ ذُرّیَتي؛ خداوندا! ای آقای من! از تو میخواهم به حق انسانهایی که برگزیدهای و به نالههای دو فرزندم (حسن و حسین) در فراق من! از گناه شیعیان من و پیروان فرزندانم درگذری.» (از کتابِ: فاطمه اُسوه بشر. [آیتالله] عبدالله جوادی آملی. نشر اِسراء.)
پوست نارنگی در چشم چکاندن!...
برچسب : نویسنده : mnarengeea بازدید : 22